بدرود با سالی که گذشت

فردا واپسین روز سال 1393 است هر سال با تلخی‌ها و شیرینی‌هایی همراه است که گاه از یادمان نمی‌رود من همیشه تلاش می‌کنم تلخی‌ها را فراموش کنم و شیرینی‌های روزگار را به یاد بسپارم. می‌خواهم سال را با نام بردن از کسانی که امسال در زندگی من تلخی و شیرینی به بار آوردند به پایان برسانم. برخی از کسانی که نامشان را خواهم برد شاید هیچ‌گاه این نوشته را نخوانند.

نخستین کسی که جا دارد از او سپاس‌گزار باشم سعید فرد است دوستی که سال‌هاست می‌شناسم و در کنارش آرام و شادمان هستم. سعید تو همواره بهترین دوست من خواهی بود زیرا مانند خاک فروتن، مانند آب پاک و چون آتش روشنی به یاد بسپار به دوستی چون تو مانند هوا نیازمندم امیدوارم دوستی من و تو همیشگی باشد. تو مانند م.ق نبودی که با ریاکاری و دروغ دوستی را لگدمال کرد نمک خورد و نمکدان شکست.

راحله عزیزم تو برای من فراتر از دوست، خواهر، دلکش (معشوق) و هر نام دیگری هستی همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم که از بودنت سپاس‌گزارم. همیشه باش… همیشگی باش.

مینا دوست مهربانم من از این‌که تو را در کنار خود دارم به خود می‌بالم تو یکی از گنجینه‌های زندگی من هستی که برای پاسداری از آن جانم را نیز خواهم داد یاد شب‌هایی افتادم که آناستازیا هنوز ایران بود و هر پنج‌شنبه و آدینه با هم بودیم و به شادمانی می‌پرداختیم. راستی آناستازیای عزیزم جایت همیشه در قلبم تهی است. کاش هنوز هم در ایران بودی و به یاد آن شب‌ها کنار آتش سروده‌های خیام را با لهجه‌ی روسی می‌خواندی و تو خود خوب می‌دانی که من تا چه اندازه سروده‌های خیام را دوست دارم. دلم برایت تنگ شده است زودتر به ایران بازگرد.

سهیل دوست مهربانم تو بهترین همکار من در زمینه‌ی پادکست و رادیو هستی امیدوارم همکاری و دوستی من و تو سال‌های سال دنباله داشته باشد یاد رویایمان افتادم شاید روزی از میهن رفتیم و در سرزمینی دیگر یک ایستگاه رادیویی روی موج FM  راه‌اندازی کردیم چه رویای شیرینی… .

خانم دکتر معاضدیان همواره از شما برای راهنمایی‌هایتان در زمینه‌ی پایان‌نامه سپاس‌گزارم برایتان آرزوی شادمانی و بهروزی دارم می‌دانم که شما هم مانند من به کار پژوهشی دلبستگی دارید امیدوارم بتوانم با شما در پژوهش‌هایی که دوست دارم به سرانجام برسانم همکاری داشته باشم. همواره نام شما و مهرتان را در یاد خواهم سپرد اگر کلیشه‌ی بد جنسی در ایران نبود به دستتان بوسه می‌زدم.

دکتر جلالی‌پور از این‌که امسال با تو آشنا شدم بسیار شادمان هستم و از این‌که توانستم با تو در کلینیک ترک اعتیاد همکاری داشته باشم بسیار خشنودم تو برای من چیزی فراتر از یک همکار و دوست هستی من تو را همانند برادر بزرگ‌تر خود می‌بینم اگر کسی تو را آزرده کند مرا آزرده و اگر تو را شادمان کند مرا شادمان کرده است. هرگز خوبی‌هایت را از یاد نخواهم برد امیدوارم سال نو بیش از پیش با هم به گردش برویم برنامه‌ی کوه‌نوردی را باید هر هفته انجام دهیم چون من و تو آدم‌های شکمویی هستیم و نیاز به جنب و جوش داریم تا تندرست باشیم.

خانم کوشکستانی عزیز منشی کلینیک تو را نیز از یاد نبردم و برای همه‌ی خوبی‌هایت از تو سپاس‌گزارم تو نیز برای من همانند خواهرم گرامی هستی یاد روزهایی که من و تو و دکتر در کلینیک سپری کردیم لبخند را روی لبانم می‌آورد. همان اندازه که از تو سپاس‌گزارم از منشی کلینیک دوم ف.خ بیزارم زیرا در زندگیم آدمی به ریاکاری، دروغ‌گویی و نمک‌نشناسی او ندیدم در دو هفته‌ی پایانی امسال او زندگی را به کام من تلخ کرد همیشه در کلینیک دوم با تنش و رنجش روبه‌رو بودم و از آن‌جایی که آقای بهشتی و دکتر را گرامی می‌دارم زبان‌درازی‌های آن دختر گستاخ و پدرش را نادیده گرفتم مگرنه او و پدرش در جایگاهی نبودند که برای نامیدن من از آن واژه‌های ناپسند بهره بگیرد. در سال آینده به کلینیک دوم نخواهم رفت زیرا آرامش در زندگیم از پول ارزش بیش‌تری دارد  پایم را به جایی نمی‌گذارم که برخورد درست با دیگران را نیاموخته‌اند و منشی آن جایگاه خودش را در برابر من که روان‌شناس هستم نمی‌داند.

خانم لواسانی تو یکی از سخت‌کوش‌ترین دخترانی هستی که تا به امروز دیده‌ام. امیدوارم همیشه دلت شاد و لبت خندان باشد اگر می‌بینی ف.خ از تو بدگویی می‌کند برای این است که هرگز نمی‌تواند مانند تو باشد بگذار در آتش کینه‌ی خودش بسوزد تا نابود شود.

Benni Krueger دوست عزیزم از تو سپاس‌گزارم در سالی که گذشت تو بزرگ‌ترین پشتیبان رادیو آواگاه بودی از تو برای این همه نیکی سپاس‌گزارم امیدوارم دوستی من و تو همیشگی باشد.

امیدوارم در سالی که گذشت مایه‌ی آزردگی و رنجش کسی نشده باشم و شادمانی را بر لبانتان آورده باشم اگر از من یاد خوش یا بدی دارید در بخش دیدگاه‌ها بنویسید تا از آن آگاه شوم.