روزنوشت

سال ۱۳۹۵ نیز گذشت

بر پایه‌ی آیینی که هر سال به جا می‌آورم امسال هم نوشته‌ای درباره‌ی سالی که سپری کردم می‌نویسم. انگار همین دیروز بود که درباره‌ی سال ۱۳۹۴ در وب‌سایتم نوشتم. چه زود می‌گذرد این همان گنج گران‌بهاییست که هنگامه یا زمان زمان نام دارد. ارزش این گنج برای همگان یکسان نیست. از این‌ها که بگذریم من سال ۱۳۹۵ را با ۷ سین آغاز کردم. و در نیایشم از اهورامزدا یاری خواستم تا به پیروزی و بهروزی دست یابم.

هفت سین من در سال ۱۳۹۵

سال ۱۳۹۵ سالی پر از فراز و نشیب برای من بود. سالی که هم نوش بود و هم نیش. سالی که هم شادی بود و هم اندوه. زیبایی زندگی همین است اگر اندوه نباشد شادی معنا پیدا نمی‌کند. من تلاش کردم تا هر نشیبی که در زندگیم پیش آمد نیرویی برای رسیدن به فراز باشد. هنگامی که به گذر سال ۱۳۹۵ نگاهی می‌اندازم می‌بینم همان که می‌خواستم شد. سال ۱۳۹۵ با همه‌ی سختی‌هایش سالی خوب و شیرین بود.

در این سال با هم‌اندیشی و همکاری بهترین دوستم سعید فرد، پروژه‌ی آقای روان‌شناس آغاز به کار کرد. و پس از چند ماه از آغاز کارش پیشرفت چشمگیری داشته که من و سعید را بسیار خشنود کرده است. به انجام رساندن این کار را می‌توانم بهترین رخداد کاری سال ۱۳۹۵ بنامم. راهی که آغاز کردیم هم‌چنان دنباله خواهد داشت و با پشتکار به سرانجام خواهد رسید.

دوستان خوبی که امسال در کنارشان احساس خوبی داشتم را فراموش نمی‌کنم. سعید فرد، راحله عزیز، سعید علیجانی، مسعود فاطمی، سالار کابلی، گودرز، بهروز، عرفان بشارت، امیرحسین، سجاد و دیگر کسانی که در شادی و اندوه همراه یک‌دیگر بودیم. دوستانی که هر کدام برای من ارزشمندند. در این میان کسانی هم بودند که با رفتنشان من را شادمان کردند. خوش به حال آن‌هایی که افتخار آشنایی با چنین کسانی را نداشتند!

اگر بخواهم شیرین‌ترین رخداد سال ۱۳۹۵ را به یاد بیاورم باید از آشناییم با هنرمندی توانا و چیره‌دست به نام فاطمه زینلی یاد کنم. دختری که نگارش (نسخه‌ی) زنانه‌ی سوشیانت است. تاکنون درباره‌ی کسی چنین حسی نداشتم. برخی بر این باروند که داوینچی با کشیدن نگاره‌ی ژوکوند، مونالیزایی را روی بوم آورد که نگارش زنانه‌ی خودش باشد. آن‌ها می‌گویند مونالیزا همان داوینچی است که زنانه شده. اما آن‌چه من از نگارش زنانه‌ی خودم می‌بینیم زنده است و نفس می‌کشد و توانایی آفرینش روی بوم را دارد. این که انسان همزاد خودش را از نزدیک ببیند حس شگفت‌انگیزی است که من توانستم تجربه کنم. این حس برای این شگفت‌انگیزتر است که همزاد من مرد نیست او همزاد زنانه‌ی من است.

سال ۱۳۹۵ به پایانش نزدیک شده است. این سال برای من سرشار از تجربه‌های شیرین و تلخ بود و درس‌های ارزشمندی آموختم که در زندگیم به کار خواهم گرفت. برای داشتن سالی خوب باید تلاش کنیم. هیچ سالی خوب یا بد نیست این بستگی به تلاش ما دارد که روزگارمان را به خوبی سپری کنیم یا در رنج باشیم. برای همه‌ی شما خوبان و نیز خودم، آرزو می‌کنم که سال ۱۳۹۶ سالی سرشار از پیروزی و بهروزی باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *