روزنوشت

درس شیرین از رخدادی تلخ

برخی رخدادهای زندگی شیرین و برخی تلخ هستند. این رخدادها چه تلخ و چه شیرین آموزنده است هر کدام درسی است برای آینده و زندگی بهتر. امشب گفت‌و‌گوی یک فیلم به نام راننده تاکسی، من را یاد یکی از رویدادهای تلخ زندگیم انداخت. در این فیلم رابرت دنیرو بازیگری که دوستش دارم نیز بازی می‌کند. گفت‌و‌گوی فیلم چنین است:

مسافر (مارتین اسکورسیزی): اون نور رو اون بالا می‌بینی؟

نور پنجره طبقه‌ی دوم، اون زن رو توی اون پنجره می‌بینی؟

تراویس (رابرت دنیرو): آره

مسافر: می‌خوام اون زن رو ببینی چون که اون زن منه اما اون‌جا خونه‌ی من نیست.

یاد شبی افتادم که پندارهای مسافر را داشتم یاد شبی که آرامشی سرشار از اندوه، سرشار از خشم و درد، شمع خانه‌ی دلم را خاموش کرد. پس از آن شب چیزهای بسیاری دگرگون شد از آن شب تلخ، درس شیرینی گرفتم که هرگز از یاد نخواهم برد. هرگز.

راننده تاکسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *