ما آدمها جانداران شگفتانگیزی هستیم گذشتگان چه نیکو گفتهاند: خروس همسایه غازه. ما آدمها از نژادپرستی بیزاریم و میگوییم همهی آدمها با هم برابرند. از نژادپرستی بیزاریم ولی گاهی پیش میآید که از یک نژاد کمی بدمان بیاید و بخواهیم سر به تنشان نباشد. آری نباید فراموش کرد که همه با هم برابریم ولی برخی از آدمها با هم برابرترند. درست است؟! خب پس ما برتر از شما هستیم!
خودم هم از این دایرهی ننگین بیرون نیستم به راستی چرا سپید پوستهای بلوند و سیاهپوستهای مو مشکی را دوست دارم؟
به شطرنج نگاهی بیانداز شطرنج نژادپرستانهترین بازی جهان است که همواره سپید آغازگر آن است. برای همین از این بازی خوشم نمیآید و تختهنرد را دوست دارم.
همیشه باورهای ما درست است و باورهای دیگران نادرست. آری باورهای نادرستمان هم دربارهی هر چیزی درست است و دیگران باید آن را بپذیرند و اگر نتوانند از راه گوش و چشم گفتار و باورمان را بپذیرند باید از سوراخی دیگر باورهایمان را درونشان بفرستیم!
دین ما هم همیشه برترین دین جهان است. خواه یک مسلمان باشیم یا یهودی یا آتئیست.
به راستی چرا همیشه چیزهای پسندیده و نیکو را برای خودمان و چیزهای بد را برای دیگران میخواهیم؟ شاید چون ما برتریم!
به نژادپرستی نه بگوییم.
نژاد پرستی. خیلی بهش فکر کردم. اینکه ما دور مناطق جغرافیا مرز می کشیم یعنی نژاد پرستیم. اینکه عراقی یا ایرانی یا آلمانی نامیده بشیم نشان از اهمیت نژاد داره. به نظرم اگر دنیا بخواد نژاد پرست نباشه باید هر کس هرجا مه خواست بله و هیچ محدودیتی نباشه. البته چیز های دیگری هم هست. و در کل من فکر می کنم این دنیا گنجایش نژاد پرست نبودن رو نداره. چون نژاد پرستی یعنی یک تفاوت. و طبق نظریه هراکلیتوس که بنده کلی بهش ارادت دارم توی این دنیا اگه تضاد نباشه نابودی به وجود میاد.