01
سپتامبر
پایانی برای یک نامه
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
هر نامه‌ای که آغاز شود پایانی هم خواهد داشت. خواه یک نامه به دوست باشد خواه پایان‌نامه‌ای درون دانشگاه. در چند ماه گذشته بیش از آن‌که ب...
31
جولای
31 جولای روز سرپرست سیستم فرخنده
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
امروز 31 جولای است روزی برای سرپرست‌های سامانه (System Admins). روزی برای کسانی که تارنماهای ما را زنده نگه می‌دارند. برنامه‌نویسان و ب...
04
ژوئن
اشک یتیم
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
دبستان که می‌رفتیم نسک پارسی بسیار خوبی داشتیم در آن نوشته‌های پندآموز و سروده‌های دلنشینی به چشم می‌خورد چند روز پیش نسک دبستان را دید...
29
مه
شهر بدون تاکسی
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
امروز به سان همیشه همراه دوست خوبم دکتر، به دربند رفتیم روز بسیار خوبی بود در راه جوانان و سالخوردگانی را دیدم که سرشار از انرژی بودند ...
14
مه
پیاده‌رو باریک
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
پیاده‌روی یکی از کارهایی است که دوست دارم. هر روز نزدیک به یک ساعت پیاده‌روی می‌کنم ولی این کار دلچسب هنگامی که می‌خواهم به خانه یا سر ...
20
آوریل
جست‌و‌جوی چرکین
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
سخن را با سروده‌ی مولانا آغاز می‌کنم. هر کسی از ظن خود شد یار من * از درون من نجست اسرار من
امروز به آمار تارنمایم نگاهی انداختم و بسی...
21
مارس
سال نو فرخنده
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
الا ای اهورای با فر و جاه
به فرمان تو تابش هور و ماه
در این روز نو از مه فروردین
به آیین جمشید فر...
19
مارس
بدرود با سالی که گذشت
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
فردا واپسین روز سال 1393 است هر سال با تلخی‌ها و شیرینی‌هایی همراه است که گاه از یادمان نمی‌رود من همیشه تلاش می‌کنم تلخی‌ها را فراموش ...
20
فوریه
رویای زندانی شدن
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
دیشب برای من همانند دیگر شب‌های زندگیم آرام و زیبا بود. مهمان دوستی مهربان و دوست‌داشتنی بودم و پس از آن‌که شام خوردیم و اندکی بازیگوشی...
08
نوامبر
بلوند رنگ خداست
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
همواره گفته‌ام بلوند رنگ خداست. آری تو مو می‌بینی و من پیچش مو. از کودکی پیچش تند آبشارهای زرین مرا به سوی خود می‌کشاند هنوز هم چنین اس...
25
اکتبر
سکس فرهنگی رویایی میان سه تن
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
گاه رشته‌ی پندارم خط‌خطی می‌شود همانند پیله‌ی ابریشم مرا درون خود فرو می‌برد تا نبینم نشنوم نگویم. در پیله‌ی پندارهایت که گرفتار شوی یا...
16
فوریه
دیکتاتور می‌ترساند دموکرات می‌خنداند
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
امروز به ناهمسانی‌های میان دیکتاتور ودموکرات می‌اندیشیدم از واژه‌ها که دور شدم به این رسیدم که یک دیکتاتور می‌ترساند و یک دموکرات می‌خن...
05
فوریه
زمستان سرد
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
امروز از پدر پرسیدم بهمن 1357 سردتر بود یا بهمن امسال؟ گفت بهمن 1357 بسیار سرد بود اما آتش داشتیم.من در 1369 زاده شدم و نمی‌دانم سرمای ...
08
ژانویه
با چشم‌های باز بخواب
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
آدمی با گذشت هنگامه‌های زندگیش دگرگون می‌شود. در کودکی با چشم‌های بسته بیدار بودم و اکنون در نوجوانی با چشم‌های باز می‌خوابم. زندگی همو...
02
اکتبر
جشن مهرگان
-
توسط
سوشیانت زوارزاده
می‌توانید پادکست جشن مهرگان را به جای خواندن این نوشته‌ی بلند گوش کنید.
در سالنمای کهن ایرانی همان‌گونه که هر ماه نامی دارد روزها نیز ...