سفر به شیراز
همه چیز آماده بود تا به دانشگاه بازگردم چون هنوز در ترم کنونی پایم را به دانشگاه نگذاشتهام! بانو به من گفت بیا یک هفته به شیراز برویم من هم نتوانستم نپذیرم زیرا دیوانهی سفر کردن هستم و میپندارم که بانو نیز به یک دگرگونی روان نیازمند است. اگر برنامه ها به درستی پیش برود همین روزها بار سفر را به دوش می گیریم و می رویم.
فقط دلم میخواد گریه کنم :((